شعارهای زیبای کلیسا رو همه شنیدیم؛ آوازها، تبلیغها، موعضه ها، فریادهای صلح جهانی، مهربانی و . . اما فراموش نمیکنیم که جنگ در خاورمیانه را همیشه یون مسیحی(جمهوریخواهان) آمریکایی به وجود آوردند؛ البته میلیون ها کشته از دست پروده اشان داعش! داعش ساخته شده به دست بردگان سعودیشان! و در تاریخ پاپهای پرهیزگار که جنگهای صلیبی را ساختند. صدها سال کشتار به سبب هیچ! مبارزه ی با علم و فروش سندهای بهشت. قول فراموش شدن گناهان و تزیق گناه به زندگی مردم.

سرکشی امروز جهان نسبت به حقیقت و ایمان فقط سبب تندرویهای دیروز و امروز کلیساست. امروز اکثریت جهان تشنه اند و شهد حقیقت را خواهنند. از گناه خسته شده اند و به عقل رسیده اند. مسیحیت مسئول سرکشی و گناه امروز جهانست؛ هرچه میخواهد شمع روشن کند. پاسخگویی فراموش نخواهد شد.

آینده از آن مردان خداست. قبیله ای که به خدا باور دارد، اعتقاد دارد، عبادتش میکند و اطاعتش میکند؛ یا همچون بردگان، یا تاجران  و یا مردان پرهیزگار و ائمه سلام الله علیه.

تمام مدت تابستان که از خدمت راحت شدم به خودم استراحت دادم. روزی حدود ده فیلم آمریکایی تماشا کردم. جدایی از یادگرفتن زبان در حد مقدماتی، تجربه خوبی بود تا از زندگیشون درس بگیرم. زندگی آدمهایی که به هیچ اعتقادی ندارند و معتاد مثلث مواد، الکل و هستند. رابطه ی جنسی بی بندبار، بدمستی های بی خردانه و مصرف مواد گوناگون طبیعی و صنعتی!

سخت تقلا میکنند این سبک زندگی رو زیبا نمایش دهند. سیاهی و کثیفیش همیشه بیرون میزنه و خودشون گاهی مجبور به اعتراف میشوند. روابط آزاد در هرسنی به شرایط کاملا ناپایدار خانوادگی ختم میشود. روابط پیش از ازدواج به حسادت و عدم آرامش روانی زوجین میشود. ارایه خدمات جنسی( ها) به سست شدن روابط شویی میرسد. کار و مراودات بدون پرهیزکاری و حیا با خیانت های خانوادگی و طلاق های ناگهانی دچار میشود.

کافیست به زندگی عوامل اجرایی هالیوود و اعتقاداتشون در باز تولید این مفاهیم هستند نگاهی بندازیم. همه دارای روابط های ناپایدار، ازدواج و طلاقهای مداوم هستند. تعداد فرزندانشون هم کم هست. با اینکه آمریکا مهاجرپذیرست اما آمار رشد جمعیت ناامید کننده ای دارند.

فکر میکردم آمریکایی ها از روی عقل فرهنگشون رو کنترل میکنند پس باید دارای بافت اجتماعی و فرهنگی خوبی باشند. اما آشنایی تابستانه من جز یک فصل تاریخی کثیف همانند اقوامی چون لوط رو در خاطر نمی آورد.

بیشترین فیلمهایی که میبینم آمریکایی هستند. روزی حدود 6فیلم میبینم؛ همه درام-کمدی هستند. چیز دیگری به عنوان سرگرمی ندارم، هیچ رسانه دیگری استفاده نمیکنم. بیشتر از فیلمهای درام لذت میبرم. رنج کشیدن مردم، عاشق شدنشون و روابط بین کاراکترها برایم خیلی مهم هست. اگر کمی کمدی هم داشته باشند مطلوبترند. بهترین فیلمی که در عمرم دیدم و به همه پیشنهاد میکنم فیلم منچستر کنار دریا سال 2016 هست. رنج کشیدن مردی تنها از قشر کارگر آمریکا، مسیحی کاتولیک را نمایش میدهد که هرچه تقلا میکند نمیتوان بر گذشته ی خودش مسلط بشه.

معتاد به دیدن فیلمهای سوپر هم هستم. فیلمهایی که بین زن بزرگسال با نوجونها باشه. خیلی بیشتر شیمیل. شیمیل پسرهای ی هستند که هرمون درمانی، کاشت سینه، آرایش فراون میکنند. از هرچی زنه زیباتر هستند. در روابط و کارهای جنسیشون هم از زنها واردتر هستند و جذابتر بازی میکنند. میدونم که کار خوبی نیست و یکی از دلایل بیماری روحیم همین اعتیاد هست. میخواهم این اعتیاد رو با ورزش جایگزین کنم بلکه از بشکه به الوار تبدیل بشم.